فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

مهنازمحمودی – نشد

به بلندای غرور تو دماوند ، نشد
و به قدقامت تو قله ی الوند ،نشد

آمدی تا که بلرزانی ام از هیبت خود
به پرستشگه دل ، جز تو خداوند، نشد

دلم از شعبده و برق نگاهت لرزید
هرچه دادم به دلم موعظه یا پند، نشد

نشد از یاد برم بارقه ی چشمت را
بی امان ، سعی نمودم به توسوگند ، نشد

خواستم پَر بکشم سمت نگاهت اما
هر چه تدبیر بلد بودم و ترفند ،نشد

از دهان تو شمیم گل و مل می آید
که شبیه تو گلاب خوش میمند ، نشد

به سمرقند حضورت چه بهشتی برپاست!
قسمت من ، ثمری از دهن قند ، نشد

پیچک یاد تو پیچیده به اندام دلم
که کسی جز تو به این شیوه،هنرمند، نشد

چه کسی مدعی فتنه ی چشمان تو نیست!!
یا که دلباخته و عاشق لبخند ، نشد

آن چنان سرد شدی رفتی و دوری از من
که نظیر تو دی و بهمن و اسفند ، نشد

#مهنازمحمودي
#باالهام از جناب فاضل نظری گرانقدر


شاعر مهنازمحمودی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو