جاری آب است تا شوید غبار برکه ها
غنچه خندان می شود در گلشن و گلزارها
می وزد باد بهاری بر شکوفه در چمن
می وزد نم نم طراوت از دل افلاکها
رنگ در رنگ آمد اینک عرصه ی دشت و دمن
صد شکوفه می خرامد از دل کوهسارها
شبنم افلاک می ریزد دمادم بر چمن
می دمد جان را به گلبرگ و دل مشتاقها
ابر می خندد چمن گل می دهد بار دگر
رودها و نغمه ها جاری شود در باغها
ابر می شوید غبار چهره ی دشت و دمن
نغمه می خواند نوای دلنشین رودها
باد می رقصد میان شاخه ها و غنچه ها
چشم حیران از شکوفائی این گلزار ها
باد می خواند نوای عاشقی بر شاخه ها
نغمه های آبشار پیچیده در کوهسارها
عطر یاس از دامن سبز چمن پر می کشد
می نوازد تابش نور طلائی ، باغها
از هجوم باد و باران چشمه ها جاری شود
می خرامد رود در انبوه این گلزار ها
نغمه ی رود و هوا عطر و گلستان بر زمین
سرو در رقص آمد اینک لاله در گلزارها
غنچه خندان می شود در گلشن و گلزارها
می وزد باد بهاری بر شکوفه در چمن
می وزد نم نم طراوت از دل افلاکها
رنگ در رنگ آمد اینک عرصه ی دشت و دمن
صد شکوفه می خرامد از دل کوهسارها
شبنم افلاک می ریزد دمادم بر چمن
می دمد جان را به گلبرگ و دل مشتاقها
ابر می خندد چمن گل می دهد بار دگر
رودها و نغمه ها جاری شود در باغها
ابر می شوید غبار چهره ی دشت و دمن
نغمه می خواند نوای دلنشین رودها
باد می رقصد میان شاخه ها و غنچه ها
چشم حیران از شکوفائی این گلزار ها
باد می خواند نوای عاشقی بر شاخه ها
نغمه های آبشار پیچیده در کوهسارها
عطر یاس از دامن سبز چمن پر می کشد
می نوازد تابش نور طلائی ، باغها
از هجوم باد و باران چشمه ها جاری شود
می خرامد رود در انبوه این گلزار ها
نغمه ی رود و هوا عطر و گلستان بر زمین
سرو در رقص آمد اینک لاله در گلزارها
یاد شهدا ، گرامی
شاعر مصطفی مروج همدانی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو
