مانده از عشق تو گم کرده خدایی که منم
سر فرازی که تویی بی سرو پایی که منم
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه افتاد به آن سر به هوایی که منم
من پر از وسوسه ی داغ گناهی که تویی
تو ولی در پی جبران خطایی که منم
خاک من عُرضه ی گل داشت ولی باور کن
پای باران نرسیدست به جایی که منم
خواب وجدان تورا می شکند بعد از این
سوز آهنگ غم انگیز صدایی که منم
سر فرازی که تویی بی سرو پایی که منم
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه افتاد به آن سر به هوایی که منم
من پر از وسوسه ی داغ گناهی که تویی
تو ولی در پی جبران خطایی که منم
خاک من عُرضه ی گل داشت ولی باور کن
پای باران نرسیدست به جایی که منم
خواب وجدان تورا می شکند بعد از این
سوز آهنگ غم انگیز صدایی که منم
شاعر محمد كرمي
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو
