من “مولوی” ام! گر تو شوی “شمس” وجودم
در دامن عشق تو پی کشف و شهودم
در دامن عشق تو پی کشف و شهودم
با “سعدی” لطفت دل من گشته “گلستان”
“بستان” نگاهت شده درگاه ورودم
شیراز دو چشمت شده بیت الغزل عشق
مصراع لبت معنی اشعار و سرودم
سرگشته و عاشق شده از برق نگاهت
دروازه ی قلبی که به سوی تو گشودم
لبخند تو شیرین بکند قهوه ی تلخم
با خنده ی تو غصه از این دل بزدودم
هجران رُخت سخت ترین واژه ی دنیا
ویرانه کند شهر دل و بود و نبودم
هربیت که در وصف تو بر صفحه نشسته
باشد سند عشقِ من و ذکر سجودم
با قمصر گلواژه و عطر خوش نامت
زیبا شود این بیت و همه گفت و شنودم
ای سبزترین واژه ی دریای محبت!
بشنو تو سخن های دل و ذکر و درودم
#مجتبی_باقی
شاعر مجتبی باقی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو