فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

صبح تا شب بي قرار شب دو چشم اشكبار(رضا خورشیدفر)

 صبح تا شب بي قرار شب دو چشم اشكبار(رضا خورشیدفر)

صبح تا شب بي قرار شب دو چشم اشكبار
گونه ات تر مي شود مادر شب زنده دار
مي چكد بر دامنت نم نم و بي اختيار
باغچه از داغ تو لاله آورده به بار
آسمان شب كبود آسمان روز تار
بسته راه ماه را پنجره ديوار وار
زخم هاي با نك حرف هاي زخم دار
مي زند بر سينه غم گريه دار لاله زار
در گذشت لحظه ها مي شماري بي شمار
فصل ها را با خزان ابرها را با بهار
چارده قرني شده چارده سالي كه يار…
ماند از او پيش تو عكس هاي يادگار
دلخوشي ها رفت با رفتنش از اين ديار
چشم تو مانده به راه انتظار و انتظار
بازهم دلواپسي باز هم اميدوار