نمی دانم تو رفتی یا که هستی یا خیالی
میان جان من داری چه کاری
دلم را با خودت بردی و رفتی
غم من کم نشد اما تو رفتی
اگر هستی،تمام هستی من
فدای لحظه های با تو بودن
اگر اصلا نبودی پس خیالی
خیاله با تو بودن خوش خیالی
خیال تو مرا دیوانه کرده
وصال تو مرا بیچاره کرده
هوای وصل تو در این شب تار
مرا کرده به رویایی وفادار