فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٧١٤: مرا اگر چه کم از خاک راه می گیرند

مـرا اگـر چــه کـم از خـاک راه مـی گـیـرنـدز من فـروغ گـهر مهر ومـاه می گـیرندبـهـوش بـاش کـه دیوانـگـان وادی عـشـقغـزال را بـه کـمـنـد نـگـاه مـی گـی…

مـرا اگـر چــه کـم از خـاک راه مـی گـیـرنـدز من فـروغ گـهر مهر ومـاه می گـیرند
بـهـوش بـاش کـه دیوانـگـان وادی عـشـقغـزال را بـه کـمـنـد نـگـاه مـی گـیرنـد
مـبــاش تــنـد کـه نـتـوان ز آفـتــاب گـرفـتتـمنعـی کـه ز رخـسـار ماه می گیرند
مدار دسـت ز دامان شـب که غـنچـه دلانگشایش از نفس صبـحـگاه می گیرند
مـکـن ز پـاکـی دامـن بـه بـیگـنـاهان فـخـرکـه کـه در دیار کـرم بـیگناه می گیرند
بـه مشت خار ضعیفان بـه چشم کم منگرکه سیل حادثه را پیش راه می گیرند
چگونه منکر عصیان شوی که اهل حسابز دست و پـای تـو اول گواه می گیرند
فــغــان ز پــلـه انـصــاف ایـن گــرانـجــانـانکـه کـوه درد مرا بـرگ کـاه می گـیرند
ز تــاب آتــش روی تــو عــافــیـت طــلـبــانبـه آفـتـاب قـیـامـت پـنـاه مـی گـیرنـد
اگـر چـه گـرمـروان همـچـو بـرق در گـذرنـدز نقش پـای چراغی بـه راه می گیرند
سـتـمگران که بـه مظلوم می شوند طرفز غـفـلـت آینه در پـیش آه مـی گـیرند
بـه قدر آنچـه شوی پـسـت سـربـلندشویعـیـار جـاه عـزیزان ز چـاه مـی گـیرنـد
شـکـسـتــن دل مـا را پــری رخــان صـائبکم از شکستـن طرف کلاه می گیرند

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج