چـون در عـدم آییـم و سـر از یـار بـرآریـماز ســنـگ سـیـه نـعـره اقـرار بــرآریـمبـر کـارگـه دوسـت چـو بـر کـار نشـینیممر جـمله جـهان را همه از کـار بـ…
چـون در عـدم آییـم و سـر از یـار بـرآریـم | از ســنـگ سـیـه نـعـره اقـرار بــرآریـم |
بـر کـارگـه دوسـت چـو بـر کـار نشـینیم | مر جـمله جـهان را همه از کـار بـرآریم |
گـلزار رخ دوسـت چـو بـی پـرده بـبـینیم | صد شعله ز عشق از گل گلزار برآریم |
بـر دلـدل دل چـون فـکـند دولـت مـا زین | بـس گـرد کـه مـا از ره اسـرار بـرآریـم |
چون از می شمس الحق تبریز بنوشیم | صد جوش عجب از خم و خمار بـرآریم |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج