دل صـــد پـــاره زان گــرد مــی گــلــفــام مــی گــرددکـه این اوراق را شـیـرازه خـط جـام مـی گـرددنـدارد دل قــرار از گـردش گـردون، چــه دورســت ایـن…
دل صـــد پـــاره زان گــرد مــی گــلــفــام مــی گــردد | کـه این اوراق را شـیـرازه خـط جـام مـی گـردد |
نـدارد دل قــرار از گـردش گـردون، چــه دورســت ایـن | که طـفل از جـنبـش گهواره بـی آرام می گردد |
درین محفل که صاف از درد و درد از صاف می جوشد | صـفـای وقـت دارد هر کـه درد آشـام می گردد |
کـــدامــیــن مــرغ زیــرک را قـــضـــا در دام مــی آرد؟ | که اشـک شـادیی بـرگرد چـشم دام می گردد |
غــزال شــهــری مــن ســـایــه را صــیــاد مــی دانــد | وگرنه آهوی وحـشی بـه مجـنون رام می گردد |
بـــه دســـت آرزو دادم عـــنـــان دل، نـــدانـــســـتـــم | که این گلگون سرکش از دویدن خام می گردد |
زبـــان چـــرب چــشــم شــور را در چـــاشــنــی دارد | نـمــک در پــرده هـای دیـده بــادام مـی گــردد |
مـحــبــت بــا دل بــی نـقـش نـرد عـشـق مـی بــازد | درین عالم عقیق سـاده صـاحـب نام می گردد |
اگـرنـه مـسـتـحـق مـحـروم مـی بــاشـد، چـرا صـائب | ادای خــاص او دایـم نـصـیـب عـام مـی گـردد؟ |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج