امشـب سـبـکتـر می زنند این طـبـل بـی هنگام رایـا وقـت بـیـداری غـلـط بــودسـت مـرغ بــام رایک لحـظه بـود این یا شـبـی کز عمر ما تـاراج شـدمـا همـچـنان…
امشـب سـبـکتـر می زنند این طـبـل بـی هنگام را | یـا وقـت بـیـداری غـلـط بــودسـت مـرغ بــام را |
یک لحـظه بـود این یا شـبـی کز عمر ما تـاراج شـد | مـا همـچـنان لـب بـر لـبـی نابـرگـرفـتـه کـام را |
هم تـازه رویم هم خجـل هم شادمان هم تـنگ دل | کـز عـهـده بـیـرون آمـدن نـتـوانـم این انـعـام را |
گر پـای بـر فـرقـم نهی تـشـریف قـربـت می دهی | جـز سـر نـمـی دانـم نـهادن عـذر این اقـدام را |
چـون بـخـت نیک انجـام را بـا ما بـه کلی صلح شد | بـگـذار تـا جـان می دهد بـدگـوی بـدفـرجـام را |
سعدی علم شد در جهان صوفی و عامی گو بدان | ما بت پرستی می کنیم آن گه چنین اصنام را |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج