فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

رضا مهرابیان – اشک بریز


شیعه تو با گریه افتادی به پا ، اشک بریز
درد و غم پشت سرهم میرسد ، اشک بریز

نوبتی هم باشد این بار ، نوبت یاس علیست
خوب میدانی که مادر را چه شد ، اشک بریز

تو نبودی کوچه را بینی که شد کرببلا
لیکن از چشمان خیس مجتبی ، اشک بریز

او به قصه گویی اش داغ حسین تازه نمود
پس تو از قلب گرفتار حسین ، اشک بریز

من بمیرم زینبت را ای علی چاره نبود
از مدینه زینبت تا کربلا ، اشک بریز

آخر ای نامرد پست بی حیا ، سیلی چرا
کاش عباس علی بود ، نبود ، اشک بریز

آتش از خانه ی پیغمبر زدن کافی نبود؟
تیغ چون گل را درید درد کشید ، اشک بریز

آتش از در شعله ور شد ، شکستند در را
میخ چون آویزه شد خونی چکید ، اشک بریز

گل که با دستان پستت چیده شد ، با پا چرا؟
با لگدچون محسنش هم چیده شد،اشک بریز

سیلی و بی حرمتی و آتش و کینه کنار
چون شکستند پهلوی یاس کبود ، اشک بریز

مسجد و صحن و سرا و مرقد و گنبد کنار
چون ندارد فاطمه قبری کنون ، اشک بریز

آخر ای آقا تومظلومی، غریبی.چاره بود؟
زخم پهلو را که چون حیدر بدید ، اشک بریز

مادر ای جان محمد پر کشیدی ، رفتی
چاه چون از مرتضی نجوا شنید ، اشک بریز

مهدی فاطمه ای صاحب غمها ، برگرد
شیعه مولایت ندارد همدمی ، اشک بریز

مهدیا چون دل ما تیره شده ، اشک نریز
شیعه مولایت کجا گریه کند؟ اشک بریز

ایام_سوگواری_صدیقه_طاهره_سلام_الله_علیها

اللّهم صلی علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

اللّهم عجل لولیک الفرج بحق فاطمه الزهرا(س)

شاعر رضا مهرابیان

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو