فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

دوش از همه شب ها شب جان کاه تری بود فریاد از ین شب چه شب بی سحری بود دور از تو من سوخته تب داشتم ای گل وز شور تو در سینه شرار دگری بود هر سو به تمنای …

دوش از همه شب ها شب جان کاه تری بود
فریاد از ین شب چه شب بی سحری بود
دور از تو من سوخته تب داشتم ای گل
وز شور تو در سینه شرار دگری بود
هر سو به تمنای تو تا صبح نگاهم
چون مرغک طوفان زده ی در به دری بود
چون باد سحرگاه گذشتی و ندیدی
در راه تو از بوی گل آشفته تری بود
افسوس که پیش تو ندارد هنرم قدر
ای کاش به جای هنرم سیم و زری بود

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج