فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

حکایت عابد و استخوان پوسیده

شـنیدم کـه یک بـار در حـلـه ایسـخـن گفت بـا عابـدی کله ایکـه من فـر فـرماندهی داشـتـمبـه سـر بـر کـلاه مهی داشـتـمسـپـهرم مدد کرد و نصرت وفاقگـرفـتـم …

شـنیدم کـه یک بـار در حـلـه ایسـخـن گفت بـا عابـدی کله ای
کـه من فـر فـرماندهی داشـتـمبـه سـر بـر کـلاه مهی داشـتـم
سـپـهرم مدد کرد و نصرت وفاقگـرفـتـم بـه بـازوی دولت عـراق
طمع کرده بودم که کرمان خورمکـه ناگه بـخـوردند کـرمان سـرم
بـکن پنبـه غفلت از گوش هوشکه از مردگان پندت آید به گوش

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج