فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 27 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

گفتگو با آرش قربانی هنرمندی که ادبیات را با تمام وجودش لمس کرده است

آرش قربانی در پنجم اسفند ۱۳۵۹ در شهرستان خدابنده به دنیا آمده است کارشناس ارشد کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس است خالق کتاب های هزار و سیصد و نود و خون و دری گشوده به درد داستان نویس

آرش قربانی

 در پنجم اسفند ۱۳۵۹ در شهرستان خدابنده به دنیا آمده است

کارشناس ارشد کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس  است
خالق کتاب های  هزار و سیصد و نود و خون و دری گشوده به درد
داستان نویس

…………………………………………………………………………………….

آرش قربانی در گفتگو با پایگاه خبری شاعر گفت علامندی من به ادبیات و هنر از همان اوایل کودکی شکل گرفت.   بدین سبب که ما شش برادر و خواهر بودیم که همگی اشتراک کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را داشتیم و بدیهی بود که من نیز از همان ابتدا درگیر داستان و شعر و ادبیات و هنر باشم و این کاملا برعکس علاقه من به درس و مدرسه بود،وی ادامه داد من به محیط آموزشی مدرسه هرگز اعتماد نکردم و هنوز در آستانه‌ی چهل و پنج سالگی، مدرسه یکی از کابوس های شبانه من هست. یعنی هر چقدر کتاب پناهگاه من بود مدرسه برایم به مثابه شنکجه‌گاه بوده و هست و شاید جز چند معلم تاثیرگذار و رابطه‌ام با آنها، مابقی خاطراتم از محیط های آموزشی به شکل کابوس‌واری خاطرات بدند و چندان تمایلی به یادآوری آنها ندارم. قربانی ادامه داد همین ترس و اضطراب من از مدرسه دلیل پناه پردنم به کتاب و ادبیات بود. 

این داستانویس مطرح استان ادامه داد اولین مواجهه‌ی خیلی جدی من با ادبیات با کتاب داستان “ساداکو و هزار درنای کاغذی”  نوشته الینور کوئر بود که احتمالاً حول و حوش و مقارن با مقطع پنجم ابتدایی‌ام بود،  این کتاب برای سن و سال آن موقع من حامل رازی بود، که هنوز هم با من است،  که آن راز شاید این بود که ملال، نسبت نزدیکی با زیبایی دارد و من این خط مشی را هنوز هم در نوشته‌هایم دنبال می‌کنم.

قربانی اظهار داشت مواجهه من در آن دوران با ادبیات باعث دوری هر چه بیشتر از مدرسه و نزدیکی‌ام با کتاب و ادبیات شد، به طوری که من در دوران دبیرستان بسیاری از آثار صادق هدایت و چوبک و بزرگ علوی و شاملو و فروغ و سپهری و اخوان را بارها دوره کرده بودم.  نوشتن و سرودن شعر را از همان کودکی آغاز کردم و اولین باری که پی بردم که باید بنویسم سال دوم راهنمایی بود، آن زمان داستانهای کتاب تاریخ و ادبیات را به نظم می‌سرودم و یکبار به خودم جرأت دادم و چند تا از سروده‌هایم را به یکی از معلم‌ها دادم و او نیز خواند و به این جمله بسنده کرد که «ما رو سیاه نکن بچه،  من قبلا اینا رو جای دیگه خوندم». قربانی در ادامه گفت اگرچه شنیدن این جمله از طرفی برایم یأس‌انگیز بود اما از طرف دیگر مؤید این بود که راهم را درست آمده‌ام و بعد از آن تا امروز هرگز در امر نوشتن تعلل نکرده‌ام.  به طوری که نوشتن برای من تبدیل به یک نوع زیست گریزناپذیر شده است.

آرش قربانی اظهار داشت ادبیات پیش از آن‌که حرفه‌ام باشد نیاز روزمره‌ی من است درست مثل آب و غذا و نفس کشیدن.  به هر حال در این چهل و چهار سال، ژانرهای مختلفی را آزموده‌ام.  از نمایشنامه‌نویسی و کارگردانی و فیلمسازی تا نقد تئاتر و رادیو و روزنامه‌نگاری و مترجمی و… و در این مسیر قریب به پانزده نمایشنامه را تألیف و کارگردانی کرده و به اجرای عمومی گذاشته‌ام،  و ماحصل نوشتارم در حوزه نشر مجموعه شعر سپید «هزار و سیصد و نود و خون»   نشر فصل پنجم ۱۴۰۰،  نمایشنامه «خوخولین»  نشر آسو ۱۴۰۴، مجموعه شعر سپید «دری گشوده به درد» نشر فصل پنجم ۱۴۰۴ است.

این نمایشنامه نویس و شاعر و داستان نویس در ادامه اظهار داشت ادبیات و هنر همواره برایم مفری‌ست از مغاک زندگی،  پناهگاهی‌ست که آنجا احساس امنیت می‌کنم.  هنر و ادبیات من تقریباً آینه‌ی من است.  همانقدر مغموم و اندوهگین هست که  خودم هستم اما این خصلت من و هنر و قلمم هرگز به معنای انکار زندگی نیست که به نوعی ستایش زندگی‌ست،  زندگی‌ای که زیبایی‌اش از مدار اندوه می‌گذرد،  وی ادامه داد در کل شعر من اعتراض من است،  عواطف و احساسات من است و شعر من حتا بیشتر از خودم شبیه من است،  چرا که در ساحت نوشتن جسارت بیشتری برای خودم بودن دارم که در زندگی اجتماعی‌ام تابوها و عرف و ترس مانع از بروز خودم می‌شوند.

وی در پایان درباره وضعیت موجود در ادبیات زنجان گفت اگر بخواهم درباره ادبیات زنجان بگویم مثنوی هزار من کاغذ می‌شود اما تنها بسنده میکنم به این که شهری که منزوی دارد خوشبخت است و یا حداقل در حوزه‌ی ادبیات بسیار سعادتمند است.  چرا که به زعم من منزوی اگر چه منزوی اما خودش جهانِ بینهایتی‌ست که می توان عمری در آن جستجو کرد و و آن را زیست.

با سپاس از انجمن ادبی اشراق زنجان
برای خرید کتاب این هنرمند بر روی تصویر کلیک کنید