زهرا نادری بالسین شریف آبادی
علم دین را
پروانه های باسپاس وپرسوخته
ستاره های اسیر شب
قدمهای قدم نگشوده ی شش ماهه
علم کرد
نهالهای سیرازخار زمان
ساجدی خفته درتب بی امان
مهدغم باخطابه روان
علم کرد
ستون های افتاده وسوخته ی خیمه ها
اشکهای نیلوفر سیلی خورده
دست قمری که قلم شد
سری که بر نیزه علم شد
علم کرد
1394/8/5
——————————-
پدرم آدم(ع)
آسمان را به زمین فروخت
درعوض
فرزندش خورشید
زمین را به آسمان
ازاو میاموزم
ساختن قافیه ایثار را
سرایش شعر عشق را
وآرایه ی آدمیت را
ازکتاب کف دست عباس (ع)
زلبهای کویری اکبر(ع)ش
زیاقوت سرخ گردن اصغر(ع)ش
ازپیشانی سجادش(ع)
1393/1/18
———————————-
ریسکه
آسمان
وارونه شده است
ازشدت غم تاسوعا
مگر “قمر”به زمین میافتد!!!؟؟
————————————-
اگرطلوع نمیکرد
سرخون خدا برنیزه
تاریک میشد آسمان دین
ازکسوف خورشیدش
————————————
باخون گلویش شست
آبروی آل سفیان را
وامضاء کرد پرونده پدررا
1394/8/8
———————————
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران