محسن نظری
محسن نظری ، پزشک و غزل سرا ، ساکن اصفهان میباشم. سرایش شعر و بویژه غزل را به صورت جدی از سال 1390 آغاز کردم و در این زمینه از مطالعه ی اشعار بزرگان شعر پارسی و شاعران مشهور معاصر تاثیر بسیار گرفته ام.
اولین مجموعه غزل بنده با همت انتشارات اقلیما ، در سال 1396 و با نام “تا پلک برهم میزنی” منتشر گردید و 2 دوره نیز در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد.
مجموعه غزل بعدی اینجانب با نام “وضعیت وخیم” در دست انتشار می باشد و بزودی به بازار کتاب عرضه خواهد شد.
نمونه آثار :
شهد شیرین لبانت را ، عسل نامیده اند
لحظه ای دور از تو بودن را ، اجل نامیده اند
من برایم معنی اش ، بوسیدن لبهای توست
آنچه را “حی علی خیر العمل” نامیده اند !
حلقه ای دورت کشیدم ، تا که مال من شوی
بعد از آن سیاره ی من را ، زحل نامیده اند !
سالها جان کندم و چیزی نگفتی ، جز سکوت !
پاسخ تلخ تو را ، عکس العمل نامیده اند
بس که پیش چشم این نامردمان خندیده ام
حاصل شب گریه هایم را غزل نامیده اند
————————–
ای دلیلِ عاشقی! چندی ست ، اینجا نیستی
در نظر هستی ولی افسوس! … پیدا نیستی
ماهِ من ، برگرد! … اینجا تا ابد مأوای توست
تا مرا داری خیالت تخت ، … تنها نیستی!
قرصِ ماهِ کاملی ، … یک شهر در تسخیر توست
از حسادت بوده هر کس گفته زیبا نیستی!
هر چه کوشیدند این مردم ، … تو را نشناختند
مطلقاً در حیطه ی ادراک آنها ، … نیستی!
واقعیت ها ، اصولاً بر خلاف قصه هاست
جان به لب شد یوسف از دوری … زلیخا ، نیستی!
پیشِ پایش عاقبت بر خاک می کوبم تو را
ای دلِ خونین ، … چرا قدری شکیبا نیستی؟
———————————-
دنیا برای عـاشـقـان ، کــاری نخواهد کــرد
غیر از تـو ، من را هیچکس یاری نخواهد کرد
از من نخواه از روی مـاهت ، چشم بردارم!
چشمان عاشق ، خویشتـنداری نخـواهد کرد
مُـرداب اگــر در فکـر اقـیـانـوس هـم بـاشـد
جز اشکِ حسرت ، قطره ای جاری نخواهد کرد
آه ، … این منـم! سـرباز مـغـرور و اسیری که
تسلیــم خـواهد شد ، ولی زاری نخواهد کرد
بانـو ، … بگو شمشیــر را بر خاک بگذاریم!
بـا مـا اگـر چشمـت وفـاداری نخـواهد کـرد …