فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 11 فروردین 1404

پایگاه خبری شاعر

داستان:

قصه آش سلامتی

در روستایی سرسبز و باصفایی، پیرزنی مهربان زندگی می‌کرد. او آشپزی ماهر بود و آش‌هایش شهره عام و خاص بود. مردم روستا اعتقاد داشتند که آش‌های این پیرزن نه تنها خوشمزه است، بلکه برای سلامتی هم بسیار مفید است. به همین دلیل، به آش‌های او، "آش سلامتی" می‌گفتند.
یک روز، پسر کوچکی به نام علی به شدت بیمار شد. تب شدیدی داشت و هیچ دارویی اثر نمی‌کرد. مادر علی بسیار نگران بود و از همه کمک خواست. یکی از همسایه‌ها به او گفت: "برو پیش پیرزن روستا. آش او شفا ‌بخش است." مادر علی به خانه‌ی پیرزن رفت و از او کمک خواست. پیرزن با مهربانی به او گفت: "نگران نباش دخترم، من برای پسرت آش سلامتی درست می‌کنم." پیرزن شروع به درست کردن آش کرد. او از سبزی‌های تازه باغچه، گوشت تازه گوسفند، حبوبات و ادویه‌های معطر استفاده کرد. در حین پختن آش، برای سلامتی علی دعا می‌کرد. وقتی آش آماده شد، پیرزن آن را به خانه‌ی علی برد. مادر علی، آش را به علی داد. علی با لذت آش را خورد. چند روز بعد، حال علی بهتر شد و تبش قطع شد. از آن روز به بعد، همه اهالی روستا به آش سلامتی پیرزن اعتقاد پیدا کردند. هر وقت یکی از آن‌ها بیمار می‌شد، به سراغ پیرزن می‌رفت و از او آش سلامتی می‌خواست. راز خوشمزگی و خاصیت درمانی آش سلامتی پیرزن، در مواد طبیعی و تازه‌ای بود که او استفاده می‌کرد و همچنین در عشق و مهربانی‌ای بود که هنگام پختن آش در دل داشت.
خوردن غذای سالم و طبیعی، مهربانی و دعا، کمک به دیگران و همدلی برای سلامتی بسیار مهم است.

آثار دیگر نویسنده :

Uploaded Image

موقعیت در نقشه ادبی :

قالب تخصصی داستان :