شـده خـلـقـت چـو گـریبـان کـش دلهای همهچـون روان بـر سـر کویت نبـود پـای همهبـر آتـش کـه شـده کـوی تـو جـای همه کـسوای اگـر بـر دل گـرم تـو بـود جـای …
شـده خـلـقـت چـو گـریبـان کـش دلهای همه | چـون روان بـر سـر کویت نبـود پـای همه |
بـر آتـش کـه شـده کـوی تـو جـای همه کـس | وای اگـر بـر دل گـرم تـو بـود جـای همـه |
آنــچــه در آیــنــه روی تــو مــن مــی بــیــنــم | گر بـبـیند همه کس وای من و وای همه |
آه مـن در صـف عـشــاق بــه گـردون شـده آه | گـر چـنین دود کـند آتـش سـودای همـه |
دامــن خـــلــعــت لــطــف تـــو دراز آمــده وای | اگر این جامه شود راست به بالای همه |
چـه شـنـاسـی تـو ز اندوده مـس قـلـب دلـان | بـر مـحـک تـا نـزنـی نـقـد تـمـنـای همـه |
محتشم رفع گمان کن که بنا بر غرضی است | آن مـه مـمـلـکـت آشــوب دلـارای هـمـه |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج