فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٧٧٧: هر که گوید کان چراغ دیده ها را دیده ام

هـر کــه گــویـد کــان چــراغ دیـده هــا را دیـده امپـیش من نه دیده اش را کـامتـحـان دیده امچـشم بـد دور از خـیالش دوشمان بـس لطف کردمن پـس گوش از خجا…

هـر کــه گــویـد کــان چــراغ دیـده هــا را دیـده امپـیش من نه دیده اش را کـامتـحـان دیده ام
چـشم بـد دور از خـیالش دوشمان بـس لطف کردمن پـس گوش از خجالت تا سحر خاریده ام
گـر چــه او عـیـار و مـکـار اسـت گـرد خـویـشـتــناز مــیـان رخــت او مــن نـقــدهـا دزدیـده ام
پـای از دزدی کـشـیدم چـونـک دسـت از کـار شـدزانک دزدی دزدتـر از خـویشـتـن بـشـنیده ام
جــمـلـه مـرغـان بــه پــر و بــال خــود پــریـده انـدمـن ز بـال و پـر خـود بـی بـال و پـر پـریده ام
من به سنگ خود همیشه جام خود بشکسته اممن به چنگ خود همیشه پرده ام بدریده ام
من بـه ناخـن های خـود هم اصل خـود بـرکنده اممن ز ابر چشم خود بر کشت جان بـاریده ام
ای سـیـه دل لـالـه بـر کـشـتـم چـرا خـنـدیـده اینــوبــهـارت وانــمــایـد آنــچ مــن کــاریـده ام
چــون بــهـارم از بــهـار شـمـس تــبــریـزی خـدیـواز درونـم جــمـلـه خـنـده وز بــرون زاریـده ام

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج