گفتـی که در چـه کاری بـا تـو چه کار ماندکاری که بی تو گیرم والله که زار ماندگـر خـمـر خـلـد نوشـم بـا جـام های زرینجـمله صـداع گـردد جـمله خـمار ماندد…
گفتـی که در چـه کاری بـا تـو چه کار ماند | کاری که بی تو گیرم والله که زار ماند |
گـر خـمـر خـلـد نوشـم بـا جـام های زرین | جـمله صـداع گـردد جـمله خـمار ماند |
در کـارگاه عـشـقـت بـی تـو هر آنچ بـافـم | والـلـه نه پـود مـاند والـلـه نه تـار ماند |
تو جوی بی کرانی پیشت جهان چو پولی | حاشا که بـا چنین جو بر پل گذار ماند |
عالم چـهار فصلست فصلی خـلاف فصلی | بـا جـنگ چـار دشـمن هرگز قـرار ماند |
پـیش آ بـهار خـوبـی تـو اصـل فصـل هایی | تـا فصـل ها بـسـوزد جـمله بـهار ماند |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج