ای نــاطــق الــهـی و ای دیـده حــقــایـقزیـن قــلــزم پــرآتــش ای چــاره خــلــایــقتو بـس قدیم پـیری بـس شاه بـی نظیریجــان را تــو دســتــگـیـری ا…
ای نــاطــق الــهـی و ای دیـده حــقــایـق | زیـن قــلــزم پــرآتــش ای چــاره خــلــایــق |
تو بـس قدیم پـیری بـس شاه بـی نظیری | جــان را تــو دســتــگـیـری از آفـت عـلـایـق |
در راه جـان سپـاری جان ها تـو را شکاری | آوخ کـز این شـکـاران تـا جـان کیسـت لایق |
مخلوق خود کی بـاشد کز عشق تو بلافد | ای عـاشــق جــمـالـت نـور جــلـال خــالـق |
گویی چه چاره دارم کان عشق را شکارم | بـیـمـار عـشـق زارم ای تـو طـبـیـب حـاذق |
لطف تـو گفت پـیش آ قهر تو گفت پـس رو | ما را یکی خبر کن کز هر دو کیست صادق |
ای آفتـاب جـان ها ای شمس حـق تـبـریز | هـر ذره از شـعـاعـت جــان لـطـیـف نـاطـق |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج