فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 19 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٤٧: خلاف راستی باشد، خلاف رای درویشان

خــلـاف راســتــی بــاشــد، خــلـاف رای درویـشــانبـنه گر همتـی داری، سـری در پـای درویشانگــرت آیـیـنـه ای بــایـد، کــه نـور حــق در او بــیـنـینبـی…

خــلـاف راســتــی بــاشــد، خــلـاف رای درویـشــانبـنه گر همتـی داری، سـری در پـای درویشان
گــرت آیـیـنـه ای بــایـد، کــه نـور حــق در او بــیـنـینبـینی در همه عـالم، مگر سـیمای درویشـان
قــبــا بــر قـد ســلـطــانـان، چــنـان زیـبــا نـمـی آیـدکـه این خـلقـان گـردآلوده را، بـالـای درویشـان
بــه مأوی ســر فــرود آرنـد، درویـشــان مــعــاذلــلــهوگـر خـود جـنـت الـمأوی بـود مأوای درویشـان
وگـر خـواهـنـد درویـشـان، مـلـک را صـنـع آن بــاشـدکـه ملک پـادشـاهان را کـند یغـمای درویشـان
گـر از یـک نـیـمـه زور آرد، ســپــاه مـشـرق و مـغـربز دیگر نیمه بـس بـاشد، تـن تـنهای درویشـان
کـســی آزار درویـشــان تــوانـد جــســت، لـا و الـلـهکه گر خود زهر پیش آرد، بود حلوای درویشان
تــو زر داری و زن داری و سـیـم و سـود و ســرمـایـهکجا بـا این همه شغلت، بـود پـروای درویشان
که حق بـینند و حق گویند و حق جویند و حق بـاشدهر آن مـعـنـی کـه آید در دل دانـای درویشـان
دو عـالـم چـیسـت تـا در چـشـم اینان قـیمـتـی دارددویی هـرگـز نـبـاشـد در دل یکـتـای درویشـان
سرای و سیم و زر در باز و عقل و جان و دل سعدیحـریف اینست اگر داری سر سودای درویشان

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج