فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 19 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٤٤: تو پس پرده و ما خون جگر می ریزیم

تـو پـس پـرده و ما خـون جـگـر می ریزیموه که گر پرده برافتد که چه شور انگیزیمدیگـران را غـم جـان دارد و ما جـامه درانکـه بـفـرمـایی تـا از سـر جـان بـر…

تـو پـس پـرده و ما خـون جـگـر می ریزیموه که گر پرده برافتد که چه شور انگیزیم
دیگـران را غـم جـان دارد و ما جـامه درانکـه بـفـرمـایی تـا از سـر جـان بـرخـیـزیـم
مـردم از فـتـنـه گـریزنـد و نـدانـنـد کـه مـابـه تـمـنـای تـو در حـسـرت رسـتـاخـیزیم
دل دیوانه سپر کرده و جان بـر کف دستظـاهـر آنـسـت کـه از تـیـر بـلـا نـگـریـزیـم
بــاغ فــردوس مــیـارای کــه مــا رنـدان راسـر آن نـیسـت کـه در دامـن حـور آویزیم
ور بـه زندان عـقوبـت بـری از دیده شـوقای بــســا آب کـه بــر آتــش دوزخ ریـزیـم
رنگ زیبایی و زشتی به حقیقت در غیبچون تـو آمیخته ای بـا تـو چه رنگ آمیزیم
سـعـدیا قـوت بـازوی عـمل هسـت ولیکتـا بـه جایی نه که بـا حکم ازل بـستیزیم

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج