فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 18 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٢٧: تا بدین غایت که رفت از من نیامد هیچ کار

تـا بـدین غـایت کـه رفـت از مـن نـیامـد هیچ کـارراسـتــی بــایـد بــه بــازی صـرف کـردم روزگـارهیچ دست آویزم آن سـاعت که سـاعت در رسدنـیـسـت الـا آنـک…

تـا بـدین غـایت کـه رفـت از مـن نـیامـد هیچ کـارراسـتــی بــایـد بــه بــازی صـرف کـردم روزگـار
هیچ دست آویزم آن سـاعت که سـاعت در رسدنـیـسـت الـا آنـکـه بـخـشـایـش کـنـد پـروردگـار
بــس مـلـامـتـهـا کـه خـواهـد بــرد جـان نـازنـیـنروز عـرض از دسـت جــور نـفـس نـاپــرهـیـزگـار
گـاه مـی گـویم چـه بـودی گـر نبـودی روز حـشـرتـا نگـشـتـندی بـدان در روی نیکـان شـرمسـار
بــاز مـی گــویـم نـشــایـد راه نـومـیـدی گــرفــتپیش انعامش چه باشد عفو چون من صد هزار
سـعـی تـا مـن می بـرم هرگـز نبـاشـد سـودمندتـوبـه تـا مـن مـی کـنـم هرگـز نـبـاشـد بـرقـرار
چـشـم تـدبـیـرم نـمـی بـینـد بـه تـاریکـی جـهـلجـرم بـخـشـایا بـه تـوفـیقـم چـراغـی پـیش دار
مـن کـه از شـرم گـنـه سـر بـرنـمـی آرم ز پـیشسـر بـه عـلـیـیـن بـرآرم گـر تـو گـویی سـر بـرآر
گر چه بی فرمانی از حد رفت و تقصیر از حسابهر چه هستم همچنان هستم بـه عفو امیدوار
یـارب از سـعـدی چـه کـار آیـد پـسـنـد حـضـرتـتیــا تـــوانــایــی بـــده یــا نــاتـــوانــی در گـــذار

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج