فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 18 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٢٦: ترک چشم تو بیارست صف مژگان را

تـرک چـشـم تـو بـیارسـت صـف مـژگـان راتیره بـخت آن که بدین صف نسپارد جان رافـارغـم در غـم عــشــق تــو ز ویـرانـی دلکــه خــرابــی نـرســد مـمـلـکــت …

تـرک چـشـم تـو بـیارسـت صـف مـژگـان راتیره بـخت آن که بدین صف نسپارد جان را
فـارغـم در غـم عــشــق تــو ز ویـرانـی دلکــه خــرابــی نـرســد مـمـلـکــت ویـران را
گـر نـبـودی هـوس نـقـطـه خـالـت بـر سـرپــشــت پــایــی زدمــی دایــره امــکــان را
شد فزون بـس که خریدار لبـت می ترسمکـه نبـندند بـه جـان قـیمـت این مـرجـان را
چــاره زلــف زره ســاز تــو را نــتــوان کــردگـرچـه از آتــش دل نـرم کـنـی سـنـدان را
چـون تـو زنار سـر زلـف نهی بـر سـر دوشحـق پـرسـتـان بـه سـر کـفـر نهند ایمان را
گـر تـو زیـبــا صـنـم از دیـر درآیـی بـه حـرمکـافــر آن اســت کـه آتــش نـزنـد قــرآن را
دام آدم شـد اگـر دانـه خــالـت نـه عـجــبکه به یک غمزه زدی راه دو صد شیطان را
دل مـــن تــــاب ســـر زلـــف تـــو دارد آریکـس بـجـز گـوی تـحـمـل نکـنـد چـوگـان را
خواجه مشفق اگر دست به شمشیر کندبـنده آن اسـت کـه از سـر بـبـرد فـرمـان را
زیـنـهـار از ســرمـیـدان غــمـش زنـده مـروسـخـت بـر خـویش مکـن مرحـله آسـان را
دسـتـی از دامن آن تـرک فـروغـی نکشـمتــا کـه آلـوده بــه خــونـم نـکــنـد دامـان را

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج