فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 16 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٢٣: ساقیا کمتر می امشب از کرم دادی مرا

سـاقـیا کـمـتـر می امشـب از کـرم دادی مـراتـا سـحـر پـیمـانه پـر کـردی و کـم دادی مـراتـا شـراب آلوده لعـلت گفـت حـرفـی از کبـابرخـصـتـی بــر صـیـد مـ…

سـاقـیا کـمـتـر می امشـب از کـرم دادی مـراتـا سـحـر پـیمـانه پـر کـردی و کـم دادی مـرا
تـا شـراب آلوده لعـلت گفـت حـرفـی از کبـابرخـصـتـی بــر صـیـد مـرغـان حـرم دادی مـرا
شــام اگــر قــوت روانـم دادی از خــون جــگـرصــبــح یـاقــوت روان از جــام جــم دادی مـرا
دوش گفتـی ماجـرای وصل و هجرانت بـه منهـم امـید لـطـف و هم بـیم سـتـم دادی مـرا
در محـبـت یک نفس آسـایشـم حـاصل نشـدکـز پـس هـر عـافـیت چـنـدین الـم دادی مـرا
مـن کـه در عـهدت سـر مویی نورزیدم خـلـافمو به مو، ناحق به گیسویت قسم دادی مرا
من نمی دانم که در چـشم خمارینت چه بـودکـز هـمـه تـرکـان آهـو چـشـم، رم دادی مـرا
تـا خـط سـبـز تـو سـر زد فارغ از ریحـان شدمخــط آزادی ازیـن مـشــکـیـن رقــم دادی مـرا
تــا نـهـادم گـام در کــویـت روا شــد کــام مـنمــنــتـــهــای کـــام در اول قـــدم دادی مـــرا
تـا فـکـندی حـلقـه های زلف را در پـیچ و خـمبـر سر هر حلقه ای صد پـیچ و خم دادی مرا
گـاهیم در کـعـبـه آوردی و گـاهی در کـنشـتگـه مسـلـمـان و گـهی کـافـر قـلـم دادی مرا
چون میسر نیست دیدار تو دیدن جز به خوابپــس چـرا بــیـداری از خـواب عـدم دادی مـرا
تـا لـبـان من شـدی در مـدح سـلـطـان عـجـمشهرتـی هم در عرب هم در عجـم دادی مرا
ناصرالدین شـه، فروغی آن که گفتـش آفتـابروشـنـیـهـا از رخـت هـر صـبـح دم دادی مـرا

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج