مــن بــدیـن خــوبــی و زیــبــایـی نــدیــدم روی راویـن دلــاویـزی و دلــبــنـدی نـبــاشــد مـوی راروی اگـر پـنهان کـنـد سـنـگـین دل سـیمـین بـدنمـشـ…
مــن بــدیـن خــوبــی و زیــبــایـی نــدیــدم روی را | ویـن دلــاویـزی و دلــبــنـدی نـبــاشــد مـوی را |
روی اگـر پـنهان کـنـد سـنـگـین دل سـیمـین بـدن | مـشـک غـمـازسـت نـتـوانـد نـهـفـتـن بــوی را |
ای موافق صـورت و معـنی که تـا چـشـم منسـت | از تـو زیـبـاتـر نـدیـدم روی و خـوشـتـر خـوی را |
گـر بـه سـر می گـردم از بـیچـارگـی عـیبـم مـکـن | چون تو چوگان می زنی جرمی نباشد گوی را |
هر که را وقتی دمی بودست و دردی سوختست | دوســت دارد نـالـه مـســتــان و هـایـاهـوی را |
مـا مـلـامـت را بـه جـان جـویـیـم در بــازار عـشـق | کـنـج خــلـوت پــارســایـان سـلـامـت جــوی را |
بـوسـتـان را هیچ دیگـر در نـمـی بـاید بـه حـسـن | بـلکه سـروی چـون تـو می بـاید کـنار جـوی را |
ای گـل خــوش بــوی اگـر صـد قـرن بــازآیـد بــهـار | مـثـل مـن دیگـر نـبـینـی بـلـبـل خـوشـگـوی را |
سـعـدیا گـر بـوسـه بـر دسـتـش نـمـی یاری نهاد | چـاره آن دانـم کـه در پــایـش بــمـالـی روی را |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج