فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 16 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ١٦: چنین که برده شراب لبت ز دست مرا

چـنین که بـرده شـراب لبـت ز دسـت مرامـگـر بـه دامـن مـحـشـر بـرنـد مـسـت مـراچـگـونه از سـرکـویت تـوان کـشـیدن پـایکـه کـرده هر سـر موی تـو پـای بـسـت…

چـنین که بـرده شـراب لبـت ز دسـت مرامـگـر بـه دامـن مـحـشـر بـرنـد مـسـت مـرا
چـگـونه از سـرکـویت تـوان کـشـیدن پـایکـه کـرده هر سـر موی تـو پـای بـسـت مرا
کبـود شـد فـلک از رشـک سـربـلندی منکه عشق سرو بـلند تـو ساخـت پـست مرا
بـدین امید که یک لحـظـه بـا تـو بـنشـینمهـزار نـاوک حـسـرت بـه دل نـشـسـت مـرا
بـه نیم بـوسـه تـوان صـد هزار جـان دادناز آن دو لـعـل مـی آلـود مـی پــرســت مـرا
کنون نه مست نگاه تو گشتم ای ساقیکه هسـت مسـتـی این بـاده از السـت مرا
نشستـه خیل غمش در دل شکسته مندرسـت شد همه کاری از این شکست مرا
خوشم بـه سینه مجروح خویشتـن یا ربجـراحـتـش مرساد آن که سینه خست مرا
پـرسـتـش صنمی می کنم فروغی سـانکه عشقش از پی این کار کرده هست مرا

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج