فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ١٥: برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را

بـرخـیـز تـا یـک سـو نـهـیـم ایـن دلـق ازرق فـام رابـر بـاد قـلـاشـی دهـیـم این شـرک تـقـوا نـام راهر ساعت از نو قبـله ای بـا بـت پـرستی می رودتـوحـید…

بـرخـیـز تـا یـک سـو نـهـیـم ایـن دلـق ازرق فـام رابـر بـاد قـلـاشـی دهـیـم این شـرک تـقـوا نـام را
هر ساعت از نو قبـله ای بـا بـت پـرستی می رودتـوحـید بـر ما عـرضـه کـن تـا بـشـکنیم اصـنام را
مـی بــا جـوانـان خـوردنـم بــاری تـمـنـا مـی کـنـدتـا کـودکـان در پــی فـتـنـد ایـن پـیـر دردآشـام را
از مـایـه بــیـچــارگـی قـطــمـیـر مـردم مـی شــودمـاخـولـیای مـهـتـری سـگ مـی کـنـد بـلـعـام را
زین تـنگنای خـلوتـم خـاطـر بـه صـحـرا می کـشـدکز بـوستـان بـاد سحـر خـوش می دهد پـیغام را
غـافـل مبـاش ار عـاقـلی دریاب اگـر صـاحـب دلیبــاشـد کـه نـتـوان یـافـتـن دیـگـر چـنـیـن ایـام را
جایی که سرو بـوستـان بـا پـای چوبـین می چمدمـا نـیـز در رقـص آوریـم آن سـرو سـیـم انـدام را
دلـبـندم آن پـیمـان گـسـل منظـور چـشـم آرام دلنـی نـی دلـارامـش مـخـوان کـز دل بــبـرد آرام را
دنیا و دین و صـبـر و عـقل از من بـرفت اندر غمشجـایی که سـلطـان خـیمه زد غوغا نماند عـام را
بــاران اشـکـم مـی رود وز ابــرم آتـش مـی جـهـدبا پختگان گوی این سخن سوزش نباشد خام را
سعدی ملامت نشنود ور جان در این سر می رودصـوفـی گـران جـانی بـبـر سـاقـی بـیاور جـام را

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج