دیر است ای امید جای درنگ نیست صبر تمام شد عشق است و ننگ نیست مردم در انتظار من عاشق تو ام دل عاشق ز سنگ نیست دریانورد شو بر کوه ها بزن از قله ها بیا م…
دیر است ای امید جای درنگ نیست صبر تمام شد عشق است و ننگ نیست مردم در انتظار من عاشق تو ام دل عاشق ز سنگ نیست دریانورد شو بر کوه ها بزن از قله ها بیا من مرغ خسته ام بسیار تیره شب که به الماس اشک ها در انتظار شیشه ی شب را شکسته ام دیرست ای امید بگذر ز رودها دریانورد باش مرد نبرد باش بر شو به کوهها هنگامه گرد باش از بیشه ها بیا بشتاب و مرد باش من مرغ خسته ام من پای بسته ام دیر است ای امید س جای درنگ نیست صبرم تمام شد س عشق ست و ننگ نیست مردم از انتظار من عاشق توام دل عاشق ز سنگ نیست
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج