مشو شاد هرگز بر مرگ کسی
بسا او رها شد تو در قفسی
میازار مردم به خاطر خود
که بر مُلک مانی شاید نَفَسی
رها کن سِمت عاقل باش صَنم
به زودی تو هم خاشاک وخَسی
دفاعت نگردد پهباد و تفنگ
نداری توان بال مگسی
چو( نادر) بیا گوشه ای بنِشین
خرد ورز تا به ابدال رَسی
بسا او رها شد تو در قفسی
میازار مردم به خاطر خود
که بر مُلک مانی شاید نَفَسی
رها کن سِمت عاقل باش صَنم
به زودی تو هم خاشاک وخَسی
دفاعت نگردد پهباد و تفنگ
نداری توان بال مگسی
چو( نادر) بیا گوشه ای بنِشین
خرد ورز تا به ابدال رَسی
شاعر دکتر نادر نوری
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو