توصيف آرايه:
كه آن را حسن ختام نيز گويند آن است كه بيت آخر غزل يا قصيده را زيبا و دلنشين
آورند تا شنونده را شاد كنند و اثرى نيكو در فكر و روح او باقى گذارند. مانند اين بيت:
مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوى | گناه باغ چه باشد چو اين درخت نرست؟ |
كه به جهات زير، مصداق حسن مقطع است: 1. روانى و استحكام 2. استفهام
مجازى- گناه باغ چه باشد؟ 3. رعايت صنعت اشتقاق ميان حافظ و حفاظ 4. مراعات
نظير ميان باغ و درخت و نرست 5. صنعت تجريد- مرنج حافظ…- 6. ابداع يعنى
چند صنعتى…
در بيشتر غزلهاى حافظ، صنعت حسن مقطع رعايت شده است:
عشقت رسد به فريادگر خود به سان حافظ | قرآن ز بر بخوانى با چارده روايت |
چو حافظ در قناعت كوش و از دنياى دون بگذر | كه يك جو منت دونان، به صد من زر نمىارزد |
– هر گنج سعادت كه خدا داد به حافظ | از يُمن دعاى شب و ورد سحرى بود- |