فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 29 اردیبهشت 1403

ایینه شکسته

اشکیم و حلقه در چشم کس آشنای ما نیست در این وطن چه مانیم دیگر که جای ما نیست چون کاروان سایه رفتیم ازین بیابان زان رو درین گذرگاه نقشی ز پای ما نیست ا…

اشکیم و حلقه در چشم کس آشنای ما نیست
در این وطن چه مانیم دیگر که جای ما نیست
چون کاروان سایه رفتیم ازین بیابان
زان رو درین گذرگاه نقشی ز پای ما نیست
ایینه شکسته بی روشنی نماند
گر دل شکست ما را نقص صفای ما نیست
با آن که همچو مجنون گشتیم شهره در شهر
غیر از غمت درین شهر کس آشنای ما نیست
عمری خدا تو را خواست ای گل نصیب دشمن
عمری خدای او بود یک شب خدای ما نیست

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج