فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

یونس تقوی – یلدا

شهرما خورشید و باران می رسد

بر تن سرد زمین جان می رسد

مهربانی می کند ابری سیاه

جلوه ای از ماه تابان می رسد

می کند برگ خزان رقصی حزین

رفته پاییز و زمستان می رسد

کاروانی از سپیدی میر برف

مرد پارو دست را نان می رسد

غصه ها شاید شبی از یاد رفت

نغمه ای از شهر خوبان می رسد

دختر یلدا به دستانش انار

در دلش مهری فراوان می رسد

سینه جای سنگ نامردی که نیست

مرهمی بر زخم انسان می رسد

چون کبوتر پر گشودن آرزو ست

هر چه باشد آرزو آن می رسد

شعر از یونس تقوی

شاعر یونس تقوی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو