خاطرم در خاطرت چشمم به راه
روزگارم تیره و بختم سیاه
کاش دستم میرسید از آسمان
میگرفتم بوسه ای از روی ماه
زندگانی رو نکرد و زندگانی سخت شد
هم مسیر دیگران در راه چاه
زندگی آموخت مارا عاشقی دیوانگی
عاشقان دیوانه اند و مردمان بی گناه
کی شود بار دگر در عاشقی بینم تو را
کی شود بینم تورا ای ماه من در نور ماه
غرق دریای تو بودم یوسف ثانی رسید
برد ما را آنچنان در باد کاه
روزگارم تیره و بختم سیاه
کاش دستم میرسید از آسمان
میگرفتم بوسه ای از روی ماه
زندگانی رو نکرد و زندگانی سخت شد
هم مسیر دیگران در راه چاه
زندگی آموخت مارا عاشقی دیوانگی
عاشقان دیوانه اند و مردمان بی گناه
کی شود بار دگر در عاشقی بینم تو را
کی شود بینم تورا ای ماه من در نور ماه
غرق دریای تو بودم یوسف ثانی رسید
برد ما را آنچنان در باد کاه
شاعر یوسف ثانی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو