پرستش مددی
رفتی و دل را شکستی با تو من یارم هنوز
بر تو و آن عشق دیرینم وفا دارم هنوز
گر چه از مهرت نصیب من به جز غم ها نبود
از غم هجران تو دیریست بیمارم هنوز
عهد خود بر بی وفایی ها سپردی ای دریغ
بر تو و چشم سیاه تو گرفتارم هنوز
خواب را امشب به دنیای دو چشمم راه نیست
چون به یاد روی تو تا صبح بیدارم هنوز
جز تو و عشقت ندادم دیگری را ره به دل
آری آری ای جفا کارم وفا دارم هنوز
پرستش مددی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران