امیر وحیدی
مرا به یاد بیاور که زار گریه کنم
به شوق آمدنت، بی قرار، گریه کنم
مرا به نامِ خودت با غزل، صدایم کن!
که من به نامِ خودم انتظار، گریه کنم!
مسیرِ آمدنت را چقدر دوره کنم؟!
چقدر جان بکَنَم؟!… بی مزار، گریه کنم!
چگونه رد شوم از روزهای بعد از تو؟!
چگونه پَر بکشم؟!… بی حصار، گریه کنم
چقدر خوابِ تبر؟ زخم های پی در پی!
به شوقِ تازه شدن در بهار، گریه کنم
چقدر سازِ مخالف شوم به هر بزمی؟!
به زخمه های غم انگیزِ تار، گریه کنم
و باز مثلِ غزل های نیمه کاره ی خود
نَفَس بگیرم و قبل از فرار، گریه کنم
غروب ها بنشینم درونِ خود، تنها
غریب و بی کس و بی غمگسار، گریه کنم
دوباره مصرع آخِر، دلم گرفته عزیز
بیا که تا لبِ ریل و قطار، گریه کنم
امیروحیدی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران