فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 20 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

گردباد زخم خورده

امیر وحیدی

وقتی کنارم نیستی از درد لبریزم

باید که از این زخم ها قدری بپرهیزم

من سال ها در گُور خود بی شعر خوابیدم

شاید که با یک بوسه ات از جای برخیزم

گاهی تو را می آورم از روزهای دور

قدری غزل می خوانی و هی اشک می ریزم

گم گشته ای در لایِ تقویم غزل هایم

ای کاش می شد تا تو را بر گردن آویزم

چون گِردبادی زخم خورده، گیج و سرگردان

رَد می شوم از روزهایت… مثلِ پاییزم

خوابم نمی آید در این شب های تنهایی

با دست های بسته ام، هر شب گلاویزم

بیهوده می گردی به دنبالم… گریزانم

حالم بد است این روزها، از درد لبریزم

امیروحیدی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران