ولی الله فتحی………..فاتح
پول شویی
کسی نگشته به این روزگار ثروتمند
مگر به کار و به بارش بُود چو سرقتمند
مکن سوال ز دزدی و مال این مردم
که هر که بُرد، بشد با شکوه و شوکتمند
مپرس ازمن مسکین چه سان بشد غارت
ازآن بپرس که غارتگر است غارتمند
چگونه این همه دزدان به کاروما بی¬حال
چگونه پول بشویند و گشته ثروتمند
بنازم آن همه سرعت چرا که در غارت
هماره صدرنشین باد و باد سُرعتمند
که نیست بهر شما عادتی به از دزدی
به اقتضای طمع گشته ره چه عادتمند
چه جُراٌتی که ندارید بهر دزدیدن
که بهترازهمه دنیا به کار و جُراٌتمند
کنون به قدرت وهم پول خود،چه مینازید
وَغافل از چو خدایید، آن که قدرتمند
به روزگار شوید آخرش به حمالی
خورید حسرت چون مردمان غیرتمند
(فاتح)
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران