محمد جوکار
امشب چه کسی ریخت تو را در هیجانم؟
دلتنگ نگاه توام و در فورانم
ای مطلع چشمان تو ، صدها غزل ناب
آشفته ی چشم تو شده ، طبع روانم
تو اهل کجایی و کدام ایل و تباری ؟
با غمزه ی تو ، شورشی افتاده بجانم
در تاب و تب یافتن وزن تپش ها
جامانده هجای لب تو ، در ضربانم
آغوش نگاه تو ، پر از وسوسه ی عشق
بازیچه ی افسون تو شد روح و روانم
من خسته ترین رهگذر کوچه ی بن بست
در سمفونی خش خش کابوس خزانم
دلواپس پس لرزه ی هر لحظه ی بی تو
روی گسل شهر نگاهت ، نگرانم
بگذار کنارت ، دلم آرام بگیرد
“چون نی که غمی دارم ” تصنیف بنانم
در شرجی چشم تو ، پر از “یاس خیال”م
امشب چه کسی ریخت تو را ، در شریانم؟
م.ج.یاس خیال 1395.09.04
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران