فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

ودودخواه – آدم

ای آدم اول ، در کار خود بنگر
با یک خطا کردی، گل های ما پرپر
از اصل افتادی ،بر اسب این دنیا
از طمطراق تو ،گوش جهان شد کر
گاهی تو یک شاعر ، گاهی شدی ساحر
گاهی چنان گشتی ، انگار ، ویرانگر
یک بار چون شاهی ، بار دگر سائل
ناگه شدی ممتاز ، زین هر دو را دیگر
غارت نمودی گاه ، نان فقیران را
در ظاهر ایمان ، با باطن کافر
این اسب را تاکی ، رانی به بیراهه
در کش لگام اش را ، پیش از نگونی سر
تو تک سوار حرص ، قانع نگردی هیچ
کردی ز آدم ها ،شی ای چو بالا بر
خود در شب سرما ، خوابیده ای راحت
چون خرس خواب آلود ، کز تو بود بهتر
دزدیده ای از ما ، این نو غزل ها را
از غیرت بیرون ، ما گشته خاکستر
افتادی از بالا ، یا این که هل دادند
یا این که لغزیدی، با این شکوه و فر
اولاد تو اینک ، دزدان انجم شد
دزدی ندیده کس، کس را به دستی تر
در مشرقی گاهی، چون سهروردی تو
گاهی به مغرب ها،از ارسطاطاریس سر
ماندم در این حکمت، خواندی فضیلت را
کردی رذیلت ها، گوش بشر را کر
ای آدم آخر کو ، میز عدالت ها
از یارب و یا رب ، شد آسمان دفتر
« احمد » که این ها گفت ، گرد از گهرها رفت
می ماند او بر خط ، تا رو شود گوهر

شاعر ودودخواه

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو