نیلوفر م. حسینی
شعرِ من تلخ و غمین است ؟ همین است که هست
مرغِ اندیشه حزین است، همین است که هست
رنگ و بوی غم و اندوه در آنست، چه غم!
یا اگر نافهی چین است ، همین است که هست
اشکِ تلخیست که بر دامنِ اندیشه چکید
شور یا گر نمکین است ، همین است که هست
طفلِ شعرم بهکمال است؟ محال است محال
یا در این راه جنین است، همین است که هست
دل هواییست، اگر بستهی خاک است چه باک
پایِ عشقم به زمین است، همین است که هست
منکه خود، باختهام قافیهها را همه عمر
دستِ دل قافیهچین است، همین است که هست
وزنِ آنست که هموزنهی احساسِ من است
گر در این مایه وزین است، همین است که هست
استعارهست ز بیتابیِ من “نیلوفر”
رمز و رازی که در این است، همین است که هست
این غزلواره که همدستِ غزلهای من است
تا مرّدف به “همین است” ، همین است که هست..
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران