حسین خیراندیش
دلم خوشحال و خوش سیماست امشب
سرم پر درد دو چشم دریاست امشب
سحر شد خواب به چشم من نیامد
دلم هر دم به پروازست امشب
شب جمعه ندارند عاشقان خواب
چرا معشوق روخش پیداست امشب
مرا سنگینی از بار گناه بود
کسی که عاشقست بیناست امشب
قلم در دست و روحم آسمان بود
به فکرم شعر نا پیداست امشب
به دل گفتم چرا در شور و شوقی
دلم گفت محرمی با ماست امشب
مرا با خود برد دل نزد معشوق
در آنجا شورشی بر پاست امشب
میان عاشقان من خاک راحم
شبی نورانی دل هاست امشب
کسی که همسفر با دل باشد
چه ناظم خاک درگاه ست امشب
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران