علی فیروزکوهی
دل را وفا به کوچه ی دلدار می کشد
ما را نسیم مهر به گلزار می کشد
آواره ی دیار غمم ، شوق نوبهار
ما را هماره تا به بر یار می کشد
این رهروان عشق ندارند اختیار
دست قضا به این ره دشوار می کشد
در پشت ساز های ، نهان دست شوق کیست ؟
که آتشش به سوز نِی و تار می کشد ؟
نقّاش روزگار که پنهان ز چشم هاست
بس نقش های نیک به رخسار می کشد
فرزان ! گمان مبر که تو داری خبر ز خویش
عشقی تو را به خلوت اسرار می کشد
#علی_فیروزکوهی(فرزان)
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران