فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

نان بر کف آری

ابراهیم نصیری

در را گشا ای مهربان، که مهربانی لازم است
وین صاحب اندیشه را،شیرین زبانی لازم است

با فهم از ادراک خویش،فکری بحال نان کن
با خطِ شیرین قلم، خود صاحب اوزان کن

خواجه بگفتا،با خروش،گویی که در سر هوش نیست
من جمله می گویم،بفهم،گر پنبه ای در گوش نیست

بر شهرِ این بی خردان، دانا بُدن ارزان نیست
نان از قلم خوردن گناه،چون پینه بر دستان نیست

بازار کاغذ بسته است، گویی درختان مرده اند
انکه نوشت افکار خود،بی کاره ای نام برده اند

خواجه به من خندید و گفت: من از کتاب ها خورده ام
در خوردن از نانی سپید،رنج از سیاهی برده ام

من می نوشتم بیشمار، از جمله هایی ناب ناب
جلد کتابم می فروخت،زینت به گنجه های خواب

بر جلد خود زینت نگار،بر کاغذش شکلی بکار
در دم ببینی زین هنر ، نان بر کف اری بیشمار

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران