پرستش مددی
پلک هایت آسمان را هم به پائین می کشد
صحنه های زندگی را هم نمادین می کشد
هر نگاهت یک غزل می پرورد در جان من
منتها نقاش چشمان تو غمگین می کشد
رد پای بغض هایت را گرفتم در غزل
کار من دارد به صدها بیت تضمین می کشد
چشم هایت آنقدر جذاب می باشد ببین ؟
شیخ هم با یک نگاهت دست از دین می کشد
با نگاه نافذت از بیستون فرهاد هم
پای هر تصویر دارد ناز شیرین می کشد
جنگل از غوغای چشمانت نرقصان بی سبب
کار ببر تشنه هم دارد به تمکین می کشد
دل “پرستش” می کند یک عمر چشمان تو را
گرچه هرشب آسمان را هم به پائین می کشد
بعد ازین آهوی طناز دو چشمان تو را
با لطافت روی پلک ناز شاهین میکشد
پرستش مددی
۱۳۹۵.۰۴.۳۰
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران