فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

موشک کاغذی بلند شد و پدرم را به اشتباه انداخت (محمّد حسین ملکیان)

پایگاه خبری شاعر این روزها  هم نوا با مردم مظلوم فلسطین به ویژه غزه  اشعار شاعران ایران زمین درباره غزه را  منتشر می کند .صفحه شعر مقاومت در پایگاه خبری فضایی است تا شاعران سزوده های خود را با علاقمندان حوزه شعر و ادبیات به اشتراک بگذارند تا در رساندن صدای مظلومیت مردم فلسطبن نقشی داشته باشند
باهم شعر 

موشک کاغذی بلند شد و پدرم را به اشتباه انداخت (محمّد حسین ملکیان)

را زمزمه می کنیم  تا یادمان باشد مقاومت همیشه پیروز است.

 

موشک کاغذی بلند شد و  پدرم را به اشتباه انداخت (محمّد حسین ملکیان)

موشک کاغذی بلند شد و  پدرم را به اشتباه انداخت 
پدرم داد زد: هواپیما… بمب روی قرارگاه انداخت 
پدر از روی صندلی افتاد، پا شد و گفت: “یاعلی”… افتاد 
سقف با بمب اولی افتاد او به بالاسرش نگاه انداخت 
تانک از روی صندلی رد شد شیشه‌ی عینکم ترک برداشت 
یک نفر اسلحه به دستم داد طرفم چفیه و کلاه انداخت 
خاکریز از اتاق خواب گذشت و من و او سینه‌خیز می‌رفتیم 
او به جز عکس خانوادگی‌اش هرچه برداشت بین راه انداخت…
به خودم تا که آمدم دیدم پدرم روی دست‌هایم بود 
یک نفر دوربین به دست آمد آخرین عکس را سیاه انداخت 
موشک آرام روی تخت افتاد زنی از بین چند دست لباس 
یونیفرم پلنگی او را روی ایوان جلوی ماه انداخت