افسوس كه عشقِ تو گرو در هوسى بود
آن دل كه شكستى بخدا مالِ كسى بود
آن دل كه شكستى بخدا مالِ كسى بود
پيوند زدم زندگى ام را به تو ، امّا
سعىِ منِ درمانده تلاشِ عبثى بود
گُل بودم و افشُرده نمودى به گلابم
هرچند سزاى تو فقط خار و خسى بود
دل بردى از اين دلشده و هيچ نگفتى
ميراثِ من از عشقِ تو كنجِ قفسى بود!
بر سنگِ مزارم بنويسيد كه اين صيد
يك عمر در انديشه ى فرياد رسى بود
از يار بپرسيد كجا بود و چه ها كرد؟
آن روز كه اين سينه پىِ هم نفسى بود
بردار نقاب از رخ و هرگز مبر از ياد
آن دل كه شكستى بخدا مالِ كسى بود
#مهدى_خداپرست
شاعر مهدى خداپرست
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو