حمیدرضا نادری
من سنگ بوده ام همه جا پا نبوده ام
من خوب بوده ام همه اش تا نبوده ام
در عالم تخیل خود خواب خواب خواب
بیدار بوده ام زمانی و اینجا نبوده ام
شاید کویر باشم و آتش بپا کنم
اما بعید نیست که دریا نبوده ام
در بسته ام به روی خودم مدتی ولی
ناراحتم از اینکه در وا نبوده ام
من عاشق شمایم و اما نگفته ام
عمری است با شمایم و بابا نبوده ام
روزی هزار مرتبه ما را شنیده ام
من گفته ام زیاد ولی ما نبوده ام
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران