صد نامه نوشتم به هوایت که بیایی
بر بال نگاهم….. نفست ماند کجایی
از تیر به در گشته همانا رگ عشقت
بر قلب غریبم زدی آن تیر ، هوایی
لیلا شدمو اشک زبان زد به وجودم
ای مرغ نگهبان به حالم چه سرایی
چشمم به هوایی به صدایی نگران است
ای تار به حال دل زارم…. چه نوایی
مجنون همان لیلی گم گشته جانم
ای عشق به حال دل من کاش بیایی
من باغ امیدم غزلم سبز وشکوفاست
گویا که ملک جان زند از لطف خدایی
شاعر ملكه زمانپور
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو